۶/۰۶/۱۳۸۷

اعلام رسمی ورود سپاه و بسیج به عرصه های اقتصاد و سیاست

.

سرلشکر جعفری، که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی فرماندهی همزمان سپاه و بسیج را بر عهده دارد، و قبلا در پیشگوئی تغییرات عمیق ساختاری و هویتی اخیر سپاه و بسیج که به عنوان"طرح‌ تعالي‌ و تحول‌ سپاه" نامیده شده اند گفته بود " با تحقق اين طرح، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بار ديگر كار خود را از نو شروع مي‌كند و شايد بعد از يكي دو سال ديگر، اين مقطع زماني را تولد دوباره سپاه بناميم"، در سخنان اخیر خود به صراحت از ورود رسمی سپاه و بسیج به عرصه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی سخن گفت.

.

جعفری در این سخنان رسالت و وظیفه اصلی سپاه را پیشگیری از تهدیدات "فرهنگی، سیاسی و نظامی" میخواند و بار دیگر به عمق و وسعت تغییرات ساختاری که در حال تولید هویتی جدید در سپاه و بسیج میباشند اشاره میکند. وی با ذکر انچه که "انعطاف سازمانی" سپاه میخواند میگوید، "سپاه‌ يك‌ سازمان‌ خشك‌ و نظامي‌ صرف‌ نيست‌ و انعطاف‌پذيري‌ از ضروريات‌ اجتناب‌ناپذير آن‌ است؛ چراكه‌ بسته‌ به‌ نوع‌ تهديدات، ماموريت‌هاي‌ آن‌ نيز در حال‌ تغيير است‌ كه‌ تغييرات‌ ساختاري‌ سپاه‌ نيز در اين‌ راستا قابل‌ ارزيابي‌ است."

.

به عبارت دیگر، وی اذعان میکند که ساختار هویتی سپاه شکل خاصی ندارد، بلکه با توجه به منافع "نظام"، یا به عبارت دیگر با توجه به "تهدید های" مختلفی که در هر لحظه اهمیت دارند این هویت و جهت گیری آن تغییر میکند. علاوه بر اهمیت بخصوص این اظهارات در مورد هویت سپاه و بستگی داشتن عملکرد آن به سیاستهای روز "نظام" و نه به یک ساختار قانونی یا ایدئولوژیکی ثابت، نکته ظریفی که باید از دید پنهان نماند حیطه هائی است که سردار جعفری به عنوان نمونه هائی از این "تهدیدها" ذکر کرده است. وی میگوید " تهديدات‌ موجود عليه‌ ما ثابت‌ نيست‌ و ماهيت‌ آن‌ در حال‌ تغيير است. در مقاطع‌ مختلف‌ تهديدات‌ به‌ شكل‌هاي‌ مختلف‌ نظامي، امنيتي، سياسي، فرهنگي‌ و اقتصادي‌ به‌ اوج‌ خود مي‌رسد كه‌ سپاه‌ به‌ عنوان‌ مدافع، حافظ‌ و نگهبان‌ انقلاب‌ و دستاوردهاي‌ آن، بايد قبل‌ از هر چيز تهديدات‌ و ماهيت‌ آن‌ها را بشناسد و در مقابل‌ آن‌ها با برنامه‌ريزي‌ كامل‌ مقابله‌ كند." به عبارت دیگر، سپاه پاسداران آزاد است تا نه تنها در موارد نظامی و امنیتی، بلکه در زمینه های "سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی" نیز وارد صحنه گردد و با استفاده از قدرت خود این حیطه ها را تحت کنترل در آورد

.

و سرانجام بار دیگر سردار سرلشکر تصمیم به ادغام فرماندهی سپاه و بسیج را نیز در همین راستای در دست گرفتن جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی توسط نظامیان تشریح میکند، و میگوید، "براي‌ اين‌كه‌ شعار «تا سپاه‌ بسيج‌ نشود، بسيج، بسيج‌ نشود» عملي‌ شود لازم‌ بود فرماندهي‌ كل‌ سپاه‌ خودش‌ مسووليت‌ فرماندهي‌ بسيج‌ را نيز برعهده‌ بگيرد تا بتواند سپاه‌ را در راستاي‌ حمايت‌ از ماموريت‌هاي‌ بسيج‌ و ايجاد آمادگي‌هاي‌ لازم‌ سازماندهي‌ كند." و سپس به سرعت اضافه و تصریح میکند، "بسيج‌ درهمه‌ اقشار، همه‌ موضوعات‌ و همه‌ زمينه‌ها و ابعاد سياسي، امنيتي، فرهنگي، اجتماعي، و اقتصادي‌ نقش‌ دارد."

.

.



.

.

متن کامل سخنان سردار سرلشکر جعفری به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران:

.

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: سياسي در طرح‌ تعالي‌ و تحول‌ سپاه، اهميت‌ خاصي‌ به‌ مساله‌ معنويت‌ داده‌ شده‌ است. طرحي‌ كه‌ سرلشكر جعفري‌ فرمانده‌ كل‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي‌ ابعاد مختلف‌ آن‌ را توضيح‌ داده‌ و تاكيد مي‌كند كه مساله‌ اصلي‌ سپاه‌ ارتقاي‌ سطح‌ ايمان‌ و معنويت‌ است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) به نقل از سپاه‌نيوز براي‌ آشناشدن‌ بهتر با ابعاد مختلف‌ اين‌ طرح‌ و برنامه‌هاي‌ كنوني‌ و آينده‌ سپاه‌ اين‌ گزيده‌گويي‌ مي‌تواند راهگشا باشد. «نبايد بگذاريد در درون‌ سپاه‌ عناصر اصلي‌ پيروزي‌ و موفقيت‌ تضعيف‌ شود. روحيه‌ تعبد، روحيه دينداري، خلوص‌ در نيت، عمل‌ را مخلصانه‌ براي‌ خدا انجام‌ دادن، نبايد تضعيف‌ شود.» فرماندهي‌ معظم‌ كل‌ قوا با بيان‌ اين‌ مطلب‌ در همايش‌ فرماندهان‌ در زنجان‌ در شهريور سال‌ ‌‌٨٣ در واقع‌ خطمشي‌ كلي‌ حاكم‌ بر فعاليت‌هاي‌ اصلي‌ سپاه‌ را تبيين‌ كردند. «تعبد»، «دينداري» و خداوند را ناظر بر اعمال‌ خود دانستن‌ و دل‌ در گرو حق‌ و پرتو ايمان‌ داشتن‌ و براي‌ خدا و درجهت‌ او حركت‌ كردن، راهبرد اصلي‌ سپاه‌ بوده‌ و خواهد بود. از اين‌ نظر مي‌توان‌ گفت‌ «طرح‌ تعالي‌ و تحول‌ سپاه» در واقع‌ اجراي‌ منويات‌ فرماندهي‌ معظم‌ كل‌ قوا و زمينه‌اي‌ براي‌ نوكردن‌ و زدودن‌ كهنگي‌ از سپاه‌ است. از اين‌ جهت‌ است‌ كه‌ سرلشكر پاسدار جعفري، فرماندهي‌ كل‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي، تاكيد مي‌كند كه: «طرح‌ تعالي‌ و توسعه‌ سپاه‌ بدنبال‌ پاسخ‌ به‌ اين‌ سو‌ال‌ اساسي‌ است‌ و اقدامات‌ خود را در دو بخش‌ «تحول» و «تعالي» متمركز كرده‌ و ضروريست‌ كليه‌ فرماندهان‌ و مديران‌ در سطوح‌ مختلف‌ سپاه‌ بدانند كه‌ اقدامات‌ تحولي‌ (مانند تغييرات‌ ساختاري‌ و يا بازنگري‌ در نظامات‌ و آيين‌ نامه‌ها و...) از بالا به‌ پايين‌ و البته‌ با مشاركت‌ فعال‌ رده‌هاي‌ پايين، اعمال‌ مي‌شود. لكن‌ اقدامات‌ تعالي‌بخش‌ (مانند مسائل‌ رفتاري، معنوي‌ و اخلاقي) به صورت‌ گسترده‌ و همزمان‌ در كليه‌ سطوح‌ سازماني‌ و عمدتاً‌ از پايين‌ به‌ بالا صورت‌ خواهد گرفت. وي اقدامات‌ تعالي‌بخش‌ را به‌ مثابه‌ جهاداكبر دانسته‌ و مي‌گويد: اقدامات‌ تعالي‌بخش‌ در سپاه‌ عمدتاً‌ در راستاي‌ تحقق‌ ارزش‌هاي‌ ديني‌ و انقلابي‌ بوده‌ و پياده‌سازي‌ آن‌ در رفتار و فرهنگ‌ سازماني‌ سپاه، امري‌ بسيار اساسي‌ و زيربنايي‌ است‌ كه‌ هيچ‌ مانعي‌ نمي‌شناسد و بايد دانست‌ كه‌ احيأ ارزش‌ها و رواج‌ آن‌ در سپاه، جز با عزمي‌ راسخ‌ براي‌ جهاد اكبر در سپاه‌ با توكل‌ برخداي‌ متعال‌ و صرفاً‌ براي‌ رضاي‌ او، حاصل‌ نمي‌گردد. اين‌ خصيصه‌ ذاتي، سپاه‌ را از تمام‌ نيروهاي‌ نظامي‌ دنيا متفاوت‌ ساخته‌ و هويت‌ ديگري‌ بدان‌ داده‌ است. هويتي‌ كه‌ تنها در يك‌ جهان‌بيني‌ الهي‌ قابل‌ دستيابي‌ و جستجو است. نظر به‌ همين‌ اهميت‌ ويژه‌ است‌ كه‌ سرلشكر جعفري‌ مي‌گويد: با توجه‌ به‌ اهميت‌ و اولويت‌ مساله‌ ارتقأ معنويت، اين‌ امر بايد به‌ عنوان‌ دغدغه‌ اصلي‌ همه‌ مسوولان‌ و فرماندهان‌ در همه‌ سطوح‌ تبديل‌ شود و هرچه‌ موانع‌ سازماني‌ بر سر راه‌ تحقق‌ آن‌ وجود دارد بايد برداشته‌ شده‌ و محور سازماني‌ و برنامه‌ريزي‌ سپاه‌ قرار گيرد. انسان‌ در سپاه‌ محور است‌ نه‌ تغييرات‌ فلسفه‌ وجودي‌ سپاه‌ و ماموريت‌ آن، كه‌ دفاع‌ از انقلاب‌ اسلامي‌ و دستاوردهاي‌ آن‌ است‌ اقتضا مي‌كند كه‌ سپاه‌ از يك‌ سازمان‌ «تجهيزات‌ محور»، به‌ يك‌ سازمان‌ «انسان‌ محور» تبديل‌ شود. لذا فرمانده‌ كل‌ سپاه‌ تصريح‌ مي‌كند: سپاه‌ يك‌ سازمان‌ تجهيزات‌ محور نبايد باشد، سپاه‌ يك‌ سازمان‌ انسان‌ محور است. لذا بايد محور سازماني‌ سپاه‌ را در اين‌ جهت‌ قرار داده‌ و محور كار را تقويت‌ ايمان‌ و معنويت‌ و جنبه‌هاي‌ اعتقادي‌ كه‌ قدرت‌ و ماهيت‌ سپاه‌ نيز بر همين‌ پايه‌ است، قرار دهيم. اين‌ مساله‌ اساسي‌ بايد در رفتار و فرهنگ‌ سازماني‌ سپاه‌ اثر عميق‌ بگذارد. وي‌ معتقد است: اهميت‌ اين‌ مساله‌ تا به‌ آن‌جاست‌ كه‌ همه‌ در هر سطوحي‌ كه‌ هستند بايد نسبت‌ به‌ آن‌ اهتمام‌ بورزند و در برنامه‌ريزي‌هاي‌ ريز و كلان‌ خود آن‌ را مورد توجه‌ قرار دهند و اين‌ اشتباه‌ است‌ كه‌ گفته‌ شود، اين‌ كار فقط‌ كار حوزه‌ نمايندگي‌ است‌ و ديگران‌ چندان‌ احساس‌ مسووليت‌ نكنند. بار سنگيني‌ است‌ كه‌ همه‌ بايد با كمك‌ هم‌ آن‌ را بردارند و به‌ دوش‌ بكشند و مشاركت‌ و همكاري‌ كنند. پيشگيري‌ از بروز تهديدات‌ فرهنگي‌ و سياسي‌ به‌ همين‌ دليل‌ فرمانده‌ كل‌ سپاه‌ معتقد است: رسالت‌ سپاه‌ فرهنگي، سياسي‌ و نظامي‌ است‌ و سپاه‌ بايد با عمق‌بخشي‌ داخلي‌ و خارجي‌ با انواع‌ تهديدات‌ روياروي‌ نظام‌ اسلامي‌ مقابله‌ كند. وي‌ پيشگيري‌ از بروز تهديدات‌ فرهنگي‌ و سياسي‌ را از جمله‌ وظايف‌ سپاه‌ دانسته‌ و خاطرنشان‌ مي‌كند: يكي‌ از دغدغه‌هاي‌ بخش‌ سياسي‌ سپاه‌ بايد شناسايي‌ عوامل‌ ثبات‌بخشي‌ و تهديدزدايي‌ از انقلاب‌ و نظام‌ اسلامي‌ باشد. سپاه‌ سازماني‌ انعطاف‌پذير فرمانده‌ كل‌ سپاه‌ پاسداران‌ همچنين‌ انعطاف‌سازماني‌ را از مهم‌ترين‌ ويژگي‌هاي‌ سازمان‌ سپاه‌ دانسته‌ و مي‌گويد: سپاه‌ يك‌ سازمان‌ خشك‌ و نظامي‌ صرف‌ نيست‌ و انعطاف‌پذيري‌ از ضروريات‌ اجتناب‌ناپذير آن‌ است؛ چراكه‌ بسته‌ به‌ نوع‌ تهديدات، ماموريت‌هاي‌ آن‌ نيز در حال‌ تغيير است‌ كه‌ تغييرات‌ ساختاري‌ سپاه‌ نيز در اين‌ راستا قابل‌ ارزيابي‌ است. وي‌ تغييرات‌ در حال‌ انجام‌ در سپاه‌ پاسداران‌ را در راستاي‌ كيفي‌تر و قوي‌تر شدن‌ اين‌ تشكيلات‌ براي‌ مقابله‌ با تهديدات‌ موجود و آينده‌ ذكر كرده‌ و اشاره‌ مي‌كند: تهديدات‌ موجود عليه‌ ما ثابت‌ نيست‌ و ماهيت‌ آن‌ در حال‌ تغيير است. در مقاطع‌ مختلف‌ تهديدات‌ به‌ شكل‌هاي‌ مختلف‌ نظامي، امنيتي، سياسي، فرهنگي‌ و اقتصادي‌ به‌ اوج‌ خود مي‌رسد كه‌ سپاه‌ به‌ عنوان‌ مدافع، حافظ‌ و نگهبان‌ انقلاب‌ و دستاوردهاي‌ آن، بايد قبل‌ از هر چيز تهديدات‌ و ماهيت‌ آن‌ها را بشناسد و در مقابل‌ آن‌ها با برنامه‌ريزي‌ كامل‌ مقابله‌ كند. در همين‌ راستا سرلشكر جعفري‌ تاكيد مي‌كند: سپاه‌ پاسداران‌ با ‌‌٥ نيرو، ‌‌٢ دانشگاه‌ و فرماندهي‌ جديدي‌ كه‌ در حال‌ شكل‌گيري‌ است‌ با توجه‌ به‌ ماموريت‌هاي‌ مختلف‌ و متنوع‌ خود، نيازمند تهيه‌ و تدوين‌ نظامات‌ براساس‌ نيازهاي‌ خاص‌ آن‌ است. ‌ضرورت‌ تشكيل‌ ‌‌٣١سپاه‌ استاني‌ جعفري‌ مي‌گويد: بازنگري‌ ساختارها و سازمان‌ها، همواره‌ به‌ عنوان‌ يك‌ ضرورت‌ اجتناب‌ناپذير در برنامه‌هاي‌ سپاه‌ قرار داشته‌ و هرگاه‌ الزامات‌ ماموريتي‌ و فرايند پيشرفت، تعالي، روزآمدي‌ و قدرت‌ افزايي‌ آن‌ اقتضا نمايد، تحولات‌ در ساختار و سازمان‌ سپاه‌ با نگاه‌ راهبردي‌ ستادكل‌ نيروهاي‌ مسلح‌ رقم‌ خواهد خورد. به‌ همين‌ دليل‌ پيرامون‌ تشكيل‌ سپاه‌ استان‌ تصريح‌ مي‌كند: در راستاي‌ تقويت‌ توان‌ رزم‌ سپاه‌ و در سال‌ نوآوري‌ و شكوفايي، طرح‌ تشكيل‌ ‌‌٣١سپاه‌ استاني‌ به‌ تصويب‌ فرماندهي‌ معظم‌ كل‌ قوا رسيد و عمليات‌ اجرايي‌ آن‌ آغاز شد. فرمانده‌ سپاه‌ با تاكيد بر اين‌كه‌ " با فعال‌ شدن‌ ‌‌٣١سپاه‌ در استان‌هاي‌ كشور، تعامل‌ بين‌ نيروي‌ زميني‌ و نيروي‌ مقاومت‌ بسيج‌ تقويت‌ شده‌ و آمادگي‌ و توانمندي‌هاي‌ يگان‌هاي‌ رزم‌ و گردان‌هاي‌ بسيج‌ در صحنه‌ ماموريت‌هاي‌ سپاه‌ بيش‌ از پيش‌ ارتقأ خواهد يافت‌" مي‌گويد: تجربه‌ ‌‌٣٠ساله‌ پاسداران‌ در محيط‌ دروني‌ و بيروني‌ و به ويژه‌ در عرصه‌ مواجهه‌ با واقعيت‌ها و مقتضيات‌ سازماني، همچنين‌ درك‌ راهبردها و تهديدات‌ دشمنان‌ انقلاب‌ و ملت‌ ايران‌ نشان‌ داده‌ است‌ تحولات‌ ساختاري‌ در اين‌ سازمان‌ مردمي‌ و انقلابي، همواره‌ در افزايش‌ ميزان‌ آمادگي‌هاي‌ دفاعي‌ كشور نقش‌ مهم‌ و اساسي‌ ايفا كرده‌ است. ‌احتمال‌ تشكيل‌ فرماندهي‌ موشكي جعفري‌ از احتمال‌ تشكيل‌ يك‌ فرماندهي‌ مستقل‌ به‌ منظور تقويت‌ ساختار و فعاليت‌ بخش‌ موشكي‌ در سپاه‌ خبر داده‌ و تصريح‌ مي‌كند: اصلاحات‌ ساختاري‌ در همه‌ جاي‌ دنيا مرسوم‌ بوده‌ كه‌ در راستاي‌ صرفه‌جويي‌ هر مجموعه، بهينه‌سازي‌ منابع‌ مالي‌ و انساني‌ و تحرك‌ بيشتر انجام‌ مي‌شود كه‌ اين‌ موضوع‌ در سپاه‌ نيز طبيعي‌ است. ضمن‌ آن‌كه‌ چند سالي‌ بود كه‌ اصلاح‌ ساختاري‌ در سپاه، به‌ اين‌ قدرت‌ انجام‌ نشده‌ بود كه‌ با توجه‌ به‌ تغيير شرايط‌ محيطي‌ و نوع‌ تهديدات‌ لازم‌ است.» تا سپاه‌ بسيج‌ نشود، بسيج، بسيج‌ نشود وي با اشاره‌ به‌ فعاليتش‌ در مركز راهبردي‌ سپاه‌ مي‌گويد: طي‌ دو سالي‌ كه‌ در مركز راهبردي‌ سپاه‌ مشغول‌ فعاليت‌ بودم، فرصت‌ خوبي‌ بود تا بر نقش‌ بسيج‌ در انقلاب‌ و نظام‌ و ماموريت‌هاي‌ آن‌ تمركز كرده‌ و با تجزيه‌ و تحليل‌ وضع‌ موجود، وضع‌ مطلوب‌ و مورد انتظار آن‌ را بررسي‌ كنم. وي‌ اضافه‌ مي‌كند: به‌ خاطر مطالعه‌ كامل‌ و بررسي‌ جزئيات‌ اين‌ امر، توانستيم‌ با آمادگي، تصميمات‌ خوبي‌ بگيريم‌ و در جلسه‌اي‌ كه‌ به‌ محضر فرمانده‌ كل‌ قوا رفته‌ بوديم‌ تا موضوع‌ مسووليت‌ فرماندهي‌ كل‌ سپاه‌ را به‌ من‌ ابلاغ‌ فرمايند، پيرامون‌ مديريت‌ سپاه‌ و اقدامات‌ اوليه‌اي‌ كه‌ بايد صورت‌ بگيرد، به‌ ويژه‌ وضع‌ بسيج، صحبت‌ شد و من‌ در آن‌جا اشاره‌ كردم‌ كه‌ اگر مي‌خواهيم‌ بسيج‌ نقش‌ مطلوب‌ و مورد انتظار را ايفا كرده‌ و به‌ جايگاه‌ شايسته‌ خود نزديكتر شود، بايد سرمايه‌گذاري‌ كنيم. فرمانده‌ كل‌ سپاه‌ اظهار مي‌كند: براي‌ اين‌كه‌ شعار «تا سپاه‌ بسيج‌ نشود، بسيج، بسيج‌ نشود» عملي‌ شود لازم‌ بود فرماندهي‌ كل‌ سپاه‌ خودش‌ مسووليت‌ فرماندهي‌ بسيج‌ را نيز برعهده‌ بگيرد تا بتواند سپاه‌ را در راستاي‌ حمايت‌ از ماموريت‌هاي‌ بسيج‌ و ايجاد آمادگي‌هاي‌ لازم‌ سازماندهي‌ كند. وي با تاكيد بر اهميت‌ نقش‌ بسيج‌ و سپاه‌ يادآور مي‌شود: بسيج‌ درهمه‌ اقشار، همه‌ موضوعات‌ و همه‌ زمينه‌ها و ابعاد سياسي، امنيتي، فرهنگي، اجتماعي، و اقتصادي‌ نقش‌ دارد و از جمله‌ نيروهايي‌ كه‌ گوش‌ به‌ فرمان‌ رهبري‌ هستند و به‌ صورت‌ رسمي‌ در پيشبرد اهداف‌ انقلاب‌ اسلامي‌ نقش‌ بسيار مو‌ثري‌ دارند، سپاه‌ و بسيج‌ هستند. جعفري‌ با بيان‌ اين‌كه‌ " حضرت‌ امام(ره) ‌‌٢٠ميليون‌ بسيجي‌ را هدف‌گذاري‌ كرده‌ بودند و انتظار مقام‌ معظم‌ رهبري‌ نيز همين‌ است" مي‌گويد: تا الان‌ سپاه‌ توانسته‌ ‌‌٥ /‌‌١٢ميليون‌ نفر را سازماندهي‌ كند كه‌ حدود پنج‌ ميليون‌ نفر از اين‌ تعداد را خواهران‌ بسيجي‌ تشكيل‌ مي‌دهند. وي‌ اضافه‌ مي‌كند: در حال‌ حاضر تاكيد عمده‌ به‌ كار فرهنگي‌ در بسيج‌ است. در جامعه‌ بخش‌هاي‌ فرهنگي‌ خوبي‌ فعاليت‌ مي‌كنند و سپاه‌ و بسيج‌ همواره‌ براي‌ كمك‌ به‌ دستگاه‌هاي‌ كشور از جمله‌ دستگاه‌هاي‌ فرهنگي‌ آمادگي‌ دارند و اگر آن‌ها از ما كمك‌ بخواهند، در خدمت‌شان‌ هستيم. اما فعلا‌ مسووليت‌ كامل‌ بسيج، ارتقاي‌ سطح‌ فرهنگي‌ در درون‌ خودش‌ است. وي با اشاره‌ به‌ اين‌كه‌ " بدنه‌ بسيج‌ مردم‌ هستند" تاكيد مي‌كند: طرح‌ امنيت‌ محله‌ با هدف‌ كمك‌ به‌ برقراري‌ امنيت‌ در محله‌ها تلاش‌ دارد تا از حريم‌ خانواده‌ها صيانت‌ و حفاظت‌ كند. امنيت‌ پايدار با مردم‌ فرمانده‌ كل‌ سپاه‌ پاسداران‌ با تاكيد بر اين‌كه‌ " پاداش‌ كمك‌ و مشاركت‌ مردم‌ براي‌ برقراري‌ امنيت، چيزي جز اجراي‌ عدالت‌ به‌ معناي‌ واقعي‌ كلمه‌ نيست" تصريح‌ مي‌كند: چنانچه‌ حمايت‌ و پشتيباني‌ مردم‌ در تحقق‌ امنيت‌ وجود داشته‌ باشد، ما به‌ امنيت‌ پايدار دست‌ يافته‌ايم‌ و در دفاع‌ مقدس‌ نيز با حضور مردم‌ توانستيم‌ به‌ پيروزي‌ برسيم. وي‌ با بيان‌ اين‌كه‌ " انقلاب‌ از بيرون‌ تهديد نمي‌شود و آن‌چه‌ مايه‌ نگراني‌ امام(ره) بود، تهديدات‌ داخلي‌ است" مي‌گويد:برقراري‌ امنيت‌ در كشورهاي‌ مختلف‌ متفاوت‌ با جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ است‌ و در ايران، اين‌ موضوع‌ بدون‌ مشاركت‌ مردم‌ امكان‌پذير نيست، زيرا نظام‌ اسلامي‌ ايران‌ متكي‌ به‌ حمايت‌ مردم‌ است. موانع‌ عدالت‌ را شناسايي‌ كنيم‌ وي با اشاره‌ به‌ اهميت‌ دستيابي‌ به‌ عدالت‌ در نظام‌ اسلامي‌ مي‌گويد: ما بايد به‌ دنبال‌ موانع‌ بگرديم‌ كه‌ چرا نمي‌توانيم‌ عدالت‌ را در خور نظام‌ اسلامي‌ اجرا كنيم. عدالت‌ در گفتار وسيع‌ و در اجرا بسيار سخت‌ و دشوار است‌ و بايد ببينيم‌ كه‌ چرا نمي‌توانيم‌ علي‌رغم‌ خواست‌ و تاكيد الهي‌ روايات، فرمايشات‌ مقام‌ معظم‌ رهبري‌ و تلاش‌ ساير مسوولين، عدالت‌ را آن‌طور كه‌ شايسته‌ نظام‌ است، پياده‌ كنيم. جعفري‌ با تاكيد بر اين‌كه‌ " اجراي‌ عدالت‌ صد درصد، مربوط‌ به‌ ظهور امام‌ زمان(عج)‌ است‌" مي‌گويد: ولي‌ بايد الگويي‌ از آن‌ را اجرا و به‌ سمت‌ آن‌ حركت‌ كنيم. آمريكا نيازمند اسرائيل‌ است‌ فرمانده‌ كل‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي‌ با اشاره‌ به‌ تهديدات‌ خارجي‌ مي‌گويد: حمله‌ احتمالي‌ آمريكا به‌ ايران‌ بدون‌ همكاري‌ اسرائيل‌ عملي‌ نمي‌شود و آمريكا براي‌ حمله‌ به‌ ايران‌ نيازمند اسرائيل‌ است؛ اما همين‌ نياز به‌ همكاري، به‌ دليل‌ آسيب‌پذيري‌ اسرائيل، عاملي‌ بازدارنده‌ براي‌ حمله‌ به‌ ايران‌ است. وي‌ آسيب‌پذيري‌هاي‌ اسرائيل‌ را چنين‌ برمي‌شمارد: موقعيت‌ جغرافيايي‌ اين ‌رژيم و توانمندي‌هايي‌ كه‌ در خارج‌ از ايران‌ براي‌ ضربه‌زدن‌ به‌ اسرائيل‌ وجود دارد دو عامل‌ مهم‌ بازدارنده‌ نسبت‌ به‌ حمله‌ ايران‌ است. جعفري‌ در مورد موقعيت‌ جغرافيايي‌ اسرائيل‌ مي‌گويد: محاسبات‌ و برآوردهاي‌ استراتژيكي‌ ما نشان‌ مي‌دهد چنانچه‌ رژيم‌ صهيونيستي‌ به‌ صورت‌ مستقل‌ يا همراه‌ با آمريكا كوچكترين‌ تحركي‌ عليه‌ منافع‌ ما داشته‌ باشد، در كمترين‌ زمان‌ تمام‌ مناطق‌ در كنترل‌ رژيم‌ صهيونيستي‌ ناامن‌ خواهد شد، رژيم‌ صهيونيستي‌ فاقد عمق‌ استراتژيك‌ است‌ و اين‌ سرزمين‌ تماماً‌ در برابر برد موشك‌هاي‌ جمهوري‌ اسلامي‌ قرار دارد. قابليت‌ها و توان‌ موشكي‌ نيروهاي‌ مسلح‌ ما به‌ گونه‌اي‌ است‌ كه‌ رژيم‌ صهيونيستي‌ با تمام‌ امكانات‌ خود، قادر به‌ مقابله‌ با آن‌ نخواهد بود. وي‌ در مورد «توانمندي‌هاي‌ خارج‌ از ايران‌ براي‌ ضربه‌ زدن‌ به‌ اسرائيل» نيز يادآور مي‌شود: اسرائيلي‌ها مي‌دانند كه‌ اگر اقدامي‌ عليه‌ ايران‌ انجام‌ دهند، قطعاً‌ با توانمندي‌ كه‌ جهان‌ اسلام‌ و جهان‌ تشيع‌ به ويژه‌ در منطقه‌ دارد، ضربات‌ مهلكي‌ به‌ آن‌ها وارد خواهد كرد. با اين‌ حال‌ فرمانده‌ كل‌ سپاه‌ تصريح‌ مي‌كند كه‌ «برنامه‌هاي‌ ايران‌ براي‌ مقابله‌ با حمله‌ احتمالي، عليه‌ آمريكا طراحي‌ شده‌ نه‌ اسرائيل و اين‌ طراحي‌ به‌ گونه‌اي‌ است‌ كه‌ سريع، كوبنده، قاطع‌ و غيرقابل‌ تصور باشد.» وي‌ آسيب‌پذيري‌ آمريكا را در نيروهاي‌ نظامي‌ آن‌ در اطراف‌ ايران‌ دانسته‌ و مي‌گويد: حضور اين‌ نيروها باعث‌ مي‌شود ايران‌ خارج‌ از توانمندي‌ موشكي‌اش‌ بتواند از راه‌هاي‌ مختلف، به‌ منافع‌ آمريكا حتي‌ در دور دست‌ها صدمه‌ بزند. انتهاي پيام

جنگ سرد نو و امکان حرکت های جدید در صفحه شطرنج ایران و امریکا

طی سخنانی که منعکس کننده افزایش سریع و جدی تنشهای سیاسی بین امریکا و روسیه در گوشه و کنار جهان ازجمله خاور میانه، آسیای مرکزی، و کره شمالی میباشد، دمیتری مدودف رئیس جمهوری روسیه اعلام کرده است که روسیه از ورود به یک دوره جدید از جنگ سرد و رودرروئی با امریکا هراسی ندارد . طبق گزارش خبرگزاری ایتار تاس، مدودف در مصاحبه ای گفت، "ما از هیچ چیز هراسی نداریم، از جمله یک جنگ سرد دیگر. ما به دنبال رودرروئی نیستیم، اما در وضعیت کنونی همه چیز بستگی دارد به طرف مقابل."

این سخنان در حالی اظهار گردیده اند که همین خبرگزاری روز گذشته در تحلیلی از تنشهای اخیر در منطقه به دنبال تصمیم روسیه برای به رسمیت شناختن مناطق جدائی طلب اوستیای جنوبی و آبخازی و عکس العمل تند امریکا به این تصمیم نوشته بود،

شواهد بسیاری نشان میدهند که غرب بسیار بیشتر به روسیه احتیاج دارد تا روسیه به غرب. این شامل مناطق و مسائل حساسی است مثل ایران، کره شمالی، افغانستان، اتکای غرب به منابع انرژی روسیه، و توانائی روسیه در به آشوب کشاندن مناطق مختلفی در گوشه و کنار دنیا و ایجاد موانع در پیشرفت خواسته های ناتو و امریکا در مناطق مختلف

با در نظر گرفتن این واقعیت ها، شاید بتوان آخرین اخباری که امروز، همزمان با این اظهارات مدودو، از پیونگ یانگ رسیده است را نیز به عنوان اخطاری تلقی کرد از سوی روسیه به غرب و بخصوص ایالات متحده، مبنی بر اینکه روسیه قادر است به راحتی سیاستها و منافع بین المللی امریکا در اطراف دنیا را با اختلال های اساسی مواجه گرداند . طبق این اخبار، کره شمالی امروز اعلام کرده است که تصمیم به پایان دادن به همکاری با امریکا در زمینه متوقف کردن پروژه های اتمی خود گرفته است .

از طرف دیگر، سوریه نیز در تلاش است تا از اختلافات اخیر بین روسیه و امریکا در جهت دریافت سیستم موشکی روسی که مدتهاست در پی آن بوده استفاده کند. سوریه که هم در دهه های جنگ سرد و هم در دوران پس از فروپاشی اتحاد شوروی از روابط سیاسی، نظامی و اقتصادی نزدیکی با روسیه بهره مند بوده است، اخیرا (بخصوص پس از حمله هوائی جت های اسرائیلی به تاسیسات نظامی در دل سوریه در سال گذشته) در تلاش بوده است تا روسیه را قانع به فروش و استقرار موشکهای ضد هوائی BUK M1 و Pantsyr S1 در خاک خود کند. طی آنچه واکنشی به تحولات اخیر در روابط روسیه و غرب به نظر میرسد، خبر های جدید حاکی از آنند که سرانجام سوریه موفق گردیده تا موافقت روسیه با فروش و استقرار این سیستم موشکی در خاک خود را جلب کند . اخرین رسیده ها همچنین حاکی از انند که روسیه و سوریه امروز اعلام کرده اند که قرار شده تا حضور نظامی روسیه در ابهای سوریه نیز افزایش بیابد --تصمیمی که به وضوح در پاسخ به موضع گیری های سیاسی و نظامی غرب، بخصوص امریکا و انگلیس، در یکی دو روز گذشته گرفته شده است .

مخالفتهای غرب و اسرائیل با پروژه های اتمی ایران، و اعمال محدودیت های اقتصادی، نظامی ، تکنولوژیک و سیاسی در جهت جلوگیری از پیشرفت تکنولوژی اتمی ایران یکی از مسائل مهمی است که در ان همکاری روسیه برای امریکا و غرب از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. طبیعتا یکی از سئوالات مهمی که با تنشهای اخیر مطرح میگردد تاثیر این وضعیت بر موافقتهای بین المللی است که با تلاش بسیار اروپا و امریکا برای جلب توافق روسیه و چین در جهت تحت فشار گذاشتن ایران به دست امده اند.

از سوی دیگر، این واقعیت ساده که رئیس جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر برای شرکت در نشست سران سازمان همکاری شانگهای در تاجیکستان به سر میبرد را میتوان جنبه دیگری دانست از پیچیدگی مجموعه حرکات استراتژیک بالقوه ای که میتواند با جدی شدن اختلافات بین روسیه و غرب به حرکت در آید. به نظر میرسد تحولات اخیر وضعیتی را به وجود اورده باشند که در آن نهال کم سن و سال رابطه جمهوری اسلامی با "شرق" با آن که هنوز چند سالی بیشتر از عمر آن نمیگذرد، خواسته یا ناخواسته به اولین فصل برداشت خود نزدیک شده باشد.

۱۱/۳۰/۱۳۸۶

جمهورى اسلامي و پديده اى به نام استحالۀ راهبردى

.

پيشگوئى هاى پيامبر گونه اخير مسئولان اجرائى و نظامى كشور در مورد نابودى قريب الوقوع اسرائيل ، ايران را در معرض موج جديدى از اتهام، خطر و انزواى جهانى قرار داده است .

از يك سو، سرلشكر محمد على جعفرى ، فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى اعلام كرده است كه كشور اسرائيل به زودى به دست امت حزب الله نابود خواهد شد ، از سوى ديگر، سرلشكر حسن فيروز آبادى، رئيس ستاد كل نيروهاى مسلح كشور با اعلام پيشگوئي مشابهى اظهار داشته است كه به زودى چند ميليارد انسان خبر خوشى در مورد نابودى صهيونيسم خواهند شنيد و شاد خواهند شد , و همصدا با ياران خود، اقاى احمدي نژاد، رئيس جمهور كشورمان نيز بار ديگر اسرائيل را به لعن و دشنام كشيده است و آن كشور را میکروبی سياه و کثیف ، و حیوانی وحشی خوانده است.

به نظر ميرسد كه به عنوان مردمان كشورى كه آقايان جعفرى و فيروز آبادى به حفاظت از امنيت آن گماشته شده اند، حق داريم تا از خود، از آنان، و از همه مهمتر، از رئيس دولتى كه براى رسيدگى و سازمان دادن به اين حفاظت انتخاب كرده ايم سئوال كنيم 'چرا' و چگونه است كه يك مقام عالى رتبه كشور ميتواند اينچنين بى مهابا با موضوع جدى و خطرناكى همچون وجهه جهانى كشور و خطر جنگ و درگيرى برخوردى چنين سبك سرانه داشته باشد .

از طرف ديگر، هرچقدر كه خود اين اظهارات و نتايج ناگوار ان تلخ است، اما ناگوار تر و نگران كننده تر از آن شايد دلايلى باشد كه به نظر ميرسد در پشت چنين اظهاراتى نهفته اند . حتى در بهترين و خوشبينانه ترين تحليل ها اين نكته را نميتوان ناديده انگاشت كه رفتارهاى به ظاهر سبك سرانه اى چون سخنان احمدى نژاد ، يا اظهارات اين سران نظامى كه هر دوى آنان از مسئولان بسيار نزديك به خط فكرى احمدى نژاد محسوب ميگردند، اگر چه ممكن است به ظاهر تنها سخنانى احساسى و به دور از واقعيت به نظر برسند، اما در عين حال نيز در چهارچوب يك متد راهبردى خاص قابل توضيح ميباشند. و اين واقعيت زمانى ترسناك تر ميگردد كه كمى از تابلوى سياسى ايران فاصله بگيريم تا نقش بزرگترى را كه آن مدل راهبردى با رخنه در تاروپود اين تصوير بافته است واضح تر ببينيم .

اجازه بدهيد تا بحث را با نگاهى به اقاى سرلشكر جعفرى شروع كنيم . سردار سرتيپ جعفرى، در شهريور سال ۱۳۸۶ طى حكمى از طرف ايت الله خامنه اى همزمان عنوان سرلشكرى دريافت كرد و به مقام فرماندهى كل سپاه پاسداران انتصاب گرديد. اما پيش از رسيدن به اين مقام و همزمان با به رياست جمهورى رسيدن احمدى نژاد، طى حكم ديگرى از طرف آيت الله خامنه اى اقاى جعفرى كه مسئول راه اندازى مركزى در سپاه پاسداران تحت عنوان 'مركز راهبردى سپاه' بود، به رياست اين مركز گزيده شد.

با توجه به مسئوليت ايشان در به راه انداختن و شكل دادن به مركزى كه با هدف تحقيق و بررسى هاى راهبردى به راه انداخته شده بود، شايد كمتر جاى تعجبى بود كه در اولين سخنانى كه در جلسه معارفه به عنوان رئيس جديد سپاه پاسداران ايراد كرد، سرلشكر جعفرى تلويحا به درانداختن طرحى نو در اين سازمان اشاره كرد ، سخن از تغييرات استراتژيك در سپاه گفت، و تصريح كرد كه ، قانع بودن سپاه به وضع موجود يك خطاي استراتژيك خواهد بود ، و خبر از تغييرات در مشى استراتژيك سپاه داد .

شايد كمتر كسى در آن روز به اهميت اين سخنان سرلشكر جديد واقف بود، اما تحولات اينده به خوبى نشان داد كه نقش عمده اقاى جعفرى را ميبايست به عنوان عاملى براى تحقق تغييرات استراتژيكى عميقى در سپاه پاسداران شناخت.

با توجه به اطلاعات و اخبار معمولى كه در رسانه ها منتشر ميشد، بسيارى اين تغييرات را در دو قالب عمده متجلى ميدانستند كه در سخنرانى هاى ديگر نيز توسط اقاى جعفرى مورد بحث قرار گرفته بودند : يكى تغييرات ساختارى در سپاه، كه تحت عنوان روى آوردن به مدلهاى جديد 'نبرد نامتقارن' عنوان گرديده بود، و ديگرى رويكرد دراز مدت جديدى كه بيشتر در قالب اهميت دادن به تكنولوژى هاى تسليحاتى سخت و نرم و برجسته كردن نقش علم و پروژه هاى تحقيقاتى، و بخصوص با محوريت دانشگاه امام حسين ارائه گرديده بود .

اما انچه در ميان اين تغييرات به نظر نميرسد كه توجه ناظران را به اندازه كافى به خود جلب كرده باشد، تغييرات راهبردى عميقى بود كه درست به موازات به قدرت رسيدن احمدى نژاد، و تحت لواى بازگشت به اصول ابتدائى و اصيل انقلاب اسلامى به ارامى در ساختار وروند رفتارى سپاه پاسداران در حال وقوع بود .

در همان روزهائى كه محمود احمدى نژاد در نتيجه موفقيتى غير منتظره و غير منطقى در انتخابات به رياست جمهورى اسلامى رسيد، و در روزهائى كه همكار و مشاور ايشان مشهور به دكتر حسن عباسى روزهاى خود را به سخنرانى و تبليغ براى برخوردهاى استراتژيك از قبيل 'چيكن استراتژى' و تهديدات استشهادى غرب ميگذراند، سپاه پاسداران را نيز موج جديدى از تغييرات راهبردى فرا گرفته بود . از جمله اين تغييرات تاسيس مركز جديدى در سپاه بود تحت عنوان 'قرارگاه عاشقان شهادت' . اين پروژه ، كه بعضى ايده ابتدائى آن را به دكتر حسن عباسى منسوب ميدانند، كمتر از يك ماه پس از آغاز به كار مركز راهبردى سپاه تحت رياست محمد على جعفرى به واقعيت پيوست (حكم آغاز به كار مركز راهبردى در تير ماه سال هشتاد و چهار از طرف آيت الله خامنه اي صادر شد، و قرارگاه عاشقان در مرداد ماه همان سال آغاز به كار و اقدام به ثبت نام داوطلبان در استانهاى مختلف كرد ).

اين مركز كه تحت فرماندهى سردار پاسدار محمد رضا جعفرى تشكيل گرديده بود را ميتوان در حقيقت تبلور مستقيمى دانست از تئورى هاى استراتژيك حسن عباسى ، كه در آنها به كرات از به كار گيرى راهبردى فلسفه استشهادى به عنوان سرچشمه اى طبيعى از نيروهاى خام اجتماعى و مذهبى در ايران سخن رفته بود. در حقيقت 'دكترين جنگ نامتقارن' تيتر بخشى از كتابى است نوشته دكتر حسن عباسى، كه تحت نام نظريه بازى ها: مطالعه موردى پرونده هسته اى جمهورى اسلامى ايران از سوى انتشارات دانشگاه امام صادق منتشر شده است.

ظاهرا ايجاد لشكر هاى استشهادى را ميتوان جنبه اى نهادين از استراتژى جديد نبرد نامتقارن سپاه به حساب آورد، چرا كه اين رويكرد جديد سپاه به زودى منتهى به پخش اعلاميه اي غريب توسط سپاه پاسداران گرديد كه در آن، براى اولين بار در تاريخ سپاه پاسداران، از نيروهاى مردمى علاقه مند به خودكشى دعوت به همكارى به عمل امده بود .

.

فرم عضويت در لشكر هاى استشهادى سپاه

.

اما محدود دانستن گستره اين تحولات راهبردى به صحنه هاى نبرد نظامى و مقابله با امريكا اشتباه بزرگى خواهد بود . دو سال پس از به قدرت رسيدن احمدى نژاد و آغاز به كار لشكر هاى استشهادى سپاه، سرتيب محمد على جعفرى طى حكم هاى دوم و سومى از سوى آيت الله خامنه اى به رياست كل سپاه پاسداران و نيز مقام سرلشكرى گزيده شد و هنوز ديرى از اين انتصابات نگذشته بود كه طى حكم چهارمى از سوى آيت الله خامنه اى، مقام فرماندهى بسيج نيز بر عهده وى گذاشته شد . همانطور كه قبلا آشاره شد، با ايراد اولين سخنرانى خود ، سرلشكر جعفرى سخن از تغييراتى به ميان آورد كه قرار بود سپاه را بيش از پيش عوض كند، و روشن كرد كه انتخاب وى به مقام فرماندهى سپاه نيز در واقع در راستاى تحقق چنين تغييراتى بوده است .

هنوز چندان زمانى از دستيابى به مقام جديدش نگذشته بود كه سرلشكر جعفرى نكات مهمى را به روشنى و صراحت فوق العاده اى بيان كرد. او در پشتيبانى از دولت و سياستهاى احمدى نژاد سخن گفت، و اشاره كرد كه با به رياست جمهورى رسيدن احمدى نژاد، جريان اصولگرايي بعد از ۲۵-۲۶ سال دوباره زنده شده و در حاكميت دو قوه منتخب قرار گرفته است . اما سخنان وى به پشتيبانى ضمنى محدود نماند.

سردار جعفرى كه در اولين سخنانش پس از رسيدن به فرماندهى "قناعت سپاه به وضع موجود" را "يك خطاي راهبردي" خوانده بود ، در خلال سخنرانى هاى خود نكات مهم ديگرى را نيز مستقيما بحث و مطرح كرد، نكاتى كه ميتوان انها را نشانه هائى واضح از تغييرات عميق و جهت گيرى جديد سپاه پاسداران در زمينه هاى اجتماعى و سياسى كشور به شمار آورد . مثلا،

حتى نگاهى سطحى به جزئيات و سياق تغييرات راهبردى كه در چند ساله اخير توسط گروه خاصى از سران جمهورى اسلامى مطرح و دنبال گرديده است اظهارات اخير سرلشكر جعفرى را قابل درك ميگرداند، كه در استقبال انتخابات آينده مجلس شوراى اسلامى با صراحت هرچه بيشتر خبر از شركت و دخالت نظاميان در انتخابات آتى ميداد، چه اين بيش از همان چيزى نبود كه سردار ذوالقدر روزى 'سيستمى پيچيده و طرحى چند لايه براى تاثير گذارى نيروهاى نظامى بر نتايج انتخابات و پيروزى انان در به رياست رساندن احمدى نژاد خوانده بود .

در حقيقت اظهارات جعفرى در مورد ورود بسيج و سپاه به اتتخابات را ميتوان تنها مشتى دانست از خروار اعلاميه ها، بيانيه ها و سخنرانى هائى كه از سوى مقامات ريز و درشت نظامى در راستاى پشتيبانى نيروهاى مسلح از اصول گرايان به عنوان يك گروه خاص سياسى عنوان گرديده اند . از همان دسته اند سخنان اخير سردار سرتيپ پاسدار سيدمسعود جزايري ، در حمايت از اصول طلبان و ورود سپاه و بسيج به حيطه انتخابات عمومى، و يا اظهارات حسین طائب، جانشين فرمانده بسيج ، كه او نيز علنا در حمايت از اصولگرايان سخن راند .

اما فراتر از وسعت اين موج تغييرات راهبردى ، شايد پيچيده گى و برنامه ريزى شده بودن اين تغييرات را بتوان حتى تا حد بروز يك استحاله واقعى در رژيم جمهورى اسلامى باز شناخت. آنجا كه چهره اى شناخته شده از كمپ اصول گرايان چون حبيب الله عسكر اولادى، در سخنانى كه در سنت شكنى و بهت آور بودن اظهارات سياسى جعفرى را ناچيز ميگرداند، به صراحت آنچه را كه عموما تحت عنوان 'نص صريح امام خمينى' شناخته ميشود به زير سئوال برد و سخنان پايه گذار جمهورى اسلامى را مشمول گذشت زمان خواند . و به صراحت اعلام كرد كه آنچه آيت الله خمينى در مورد ورود نظاميان به سياست گفته است چه بسا ديگر كاربردى نداشته باشد .

، و باز از همين زمره بايد دانست رفتار و اظهارات اخير روح الله حسينيان ، رئيس مركز اسناد انقلاب اسلامى را كه به تازگى به مشاورت احمدى نژاد نيز برگزيده شده است . هنگامى كه سيد حسن خمينى، نوه ايت الله خمينى به دليل دفاع از وصيت صريح رهبر فقيد انقلاب اسلامى در مخالفت با شركت نظاميان در سياست ، مورد حملات سنگين و بى سابقه طيف طرفدار احمدى نژاد قرار گرفت، اقاي حسينيان در عكس العمل به انتقاد وى از آن حملات انچنان بى اعتنا و دو پهلو سخن گفت كه حتى خشم 'موسسه تنظيم ونشر آثار امام خمينى' را برانگيخت تا قائم مقام اين موسسه به وى مستقيما هشدار دهد كه مراقب باشد تا برداشت ها و تحليل هايش به ضديت صريح با آيت الله فقيد كشيده نشود .

شايد گزاف نباشد اگر از آنجه امد و از نكته هاى فراوان ديگرى كه اين مقاله را مجال اشاره نبوده است، به اين نتيجه هراس انگيز برسيم كه موجى كه در ظاهر به آشوبى بى قاعده ميماند كه گوشه و كنار سياست و اجتماع ايران را چند سالى است فرا گرفته، در واقع بسيار منظم تر و هدفمند تر از ان است كه به چشم ميآيد . شايد بايستي اين سخنان نوه ديگر آيت الله خميني، زهرا اشراقي را بيش از استعاره هائى ادبى دانست، كه گفته است ، انقلاب خاموشى به سركردگى احمدى نژاد در حال گسترش است، تحولى كه در پى حذف نام خمينى و خط امام از صحنه سياست ايران است . هرچه هست، استحاله تدريجى كه در سالهاى اخير تحت نظارت خاموش اما راهبردى گروه بخصوصى در حال به وقوع پيوستن بوده است به آنچنان نقطه اى از وضوح رسيده است كه حتى مفسران غربى نيز از ان به عنوان پديده اى مشابه با انچه در تاريخ انقلاب چين به دوره 'مائو زدائى' مشهور گرديد و با نام خمينى زدائى از انقلاب اسلامى ياد كرده اند .

به عبارت ديگر، چنين به نظر ميرسد كه جزيره هاى كوچكى كه در جاى جاى گسترۀ اقتصادى، سياسى و اجتماعى كشورمان در طى چند سال گذشته به آرامى سر از آب بر آورده اند، تنها بام هاى شهر عظيمى هستند كه آرام آرام در حال برخاستن است تا به زودى سرتاسر نظام سياسى ، اقتصادى و اجتماعى كشور را درهم نوردد و طرحى نو در اندازد . شهرى كه گرچه شبهى دور از نقشه ارمان شهر سازندگان انقلاب اسلامى را بر سر كشيده است، به دل اما واضح است كه سودائى دگر دارد .

.


.

.


.