۶/۲۲/۱۳۸۶

زان پيش كه پر كنند پيمانه ما ۰ ۰ ۰

حمله نظامى امريكا به ايران هنوز قطعيت رسمى نيافته است ، و اگر چه اغلب مردم دنيا عميقا نگران به واقعيت پيوستن چنين داستانى هستند و ساعت به ساعت نزديك تر شدن انرا به چشمم ميبينيم، دولت مردان ايران در گفتمان رسمي شان چنين حمله اي را هنوز هم نا محتمل ميخوانند، و چه بسا حقيقتا نيز چنين بيانديشند . براى انانى در سراسر دنيا كه به واقعيت نزديك شدن سناريوى حمله نظامى برايشان محرز مينمايد ، اما، انكار يكدست و مصرانه امكان چنين حمله اي توسط دولت ايران عكس العملى عجيب ، خطرناك ، و نابخردانه به نظر ميرسد، نه چندان بى شباهت به داستان ان مردى كه از پشت بام اسمان خراشى سقوط كرده بود و در راه از هر طبقه اى كه ميگذشت با خود ميگفت " تا اينجاش كه به خير گذشته !" نكته آن كه در نظر نياوردن پائيز به هنگام شمردن جوجه ها را نميتوان سياست خردمندانه اى براى يك دولت محسوب داشت ، و در حقيقت اگر همين چند سال پيش صدام حسين دقيقا چنين برخوردى را در مقابل احتمال حمله نظامى امريكا از خود نشان نداده بود ، شايد حتى تجسم اينكه دولتى بتواند تا اين حد در انگار واقعيت پاى ورزى كند و تا اخرين ثانيه در انكار خود بماند مشكل ميبود. اما ممكن است ، و ديده ايم كه تا كجا ميتواند برود اين انكار و به چه مصيبتهائى ميتواند بيانجامد ۰

واقعيت تاسف اميز اين است كه دولت اقاى احمدى نژاد نه ميخواهد، و نه اگر هم بخواهد به راحتى قادر خواهد بود به تغيير گفتمان انكار خود . از بسيارى شواهد و قرائن ميتوان به اين نتيجه رسيد كه ديدگاه سياسى دولت فعلى را نقاط كور روانى، آرمانى و ايدئولوژيك آنچنان مختل كرده اند كه گشودن چشم و تصديق واقعيت تلخ در نظرش مترادف خواهد بود با از دست دادن هويت سياسى ، مذهبى و اجتماعى خويش، تا انجا كه تسليم گشتن به واقعيت در نهايت به سان نوشيدن جامى خواهد بود چنان تلخ كه ميتواند نقطه پايانى زهر الود بر هستي وى گردد . در چنين موقعيتى پر واضح است كه اين دولت چندان سرمايه اى بر گفتمان انكار و خود زياده انگارى نهاده است كه بر چيدن ان با منطق و استدلال لا اقل در كوتاه زمانى كه داريم، عملا نا ممكن خواهد بود ۰

از جانب ديگر اما ، سيستم سياسى جمهورى اسلامى به اندازه كافى پيچيده و گسترده به نظر ميرسد كه شايد يك رئيس جمهور به تنهائى و به راحتى قادر به غرق كردن همه ان مجموعه به همراه خود نباشد . انتخاب اخير در مجلس خبرگان، براى نمونه، و گزيدن كمابيش غير منتظره هاشمى رفسنجانى به رياست را ميتوان نمودى دانست از قابليت ان سيستم براى التيام خود از زخمهاى بالقوه خطرناكى كه در يكى دو سال گذشته بر پيكره اش وارد امده است . به عبارت ديگر ، اگرچه دولت احمدى نژاد به عنوان "صورت" و وجهه جمهورى اسلامى در مناسبات بين المللى قادر به رساندن صدمات عميقى به كاركرد رو به بلوغ سيستم جمهورى اسلامى و در نهايت به كشور ايران بوده است ، اما اين اميد را نميتوان از چشم نهاد كه سيستم حكومتى كنونى نهايتا تا حد كافى نماينده افكار عمومى جامعه ايرانى باشد كه از گستردگى و پيچيدگى لازم براى قدرت التيام اعضا و كار كرد خود محروم نگردد ۰ اين مكانيسم اجتماعى كمابيش پيشرفته اى براى يك رژيم سياسى است (مكانيسمى كه دولت صدام از ان بى بهره بود) ، و اگر در زمان مناسب از حالت بالقوه به فعل اورده شود ، اين توان نهفته را دارد كه در دراز مدت به راز بقا براى رژيم جمهورى اسلامى از يك سو ، و از هم نگسيختن سلامت و تماميت اجتماعى ، سياسى و ارضى براى كشور ايران از سوى ديگر، ترجمه گردد ۰

يك نتيجه ساده منطقى كه ميتوان از بحث بالا گرفت شايد اين باشد كه اگر چه دولت اقاى احمدى نژاد كماكان به انكار واقعيت پاى مى ورزد ، اگرچه حمله نظامى امريكا هر روز بيشتر از روز پيش عينيت ميابد، و اگر چه نميتوان به تغيير ديدگاه دولت احمدى نژاد اميدى داشت، اما شايد هنوز جاى ان باشد كه سعى كنيم با مخاطب قرار دادن بدنه اجتماع از يك سو، و ان بخش از دسگاه سياسى حاكم كه داراى سلامت ديد سياسى و روانى كافى براى مواجهه با حقيقت ميباشند از سوى ديگر ، اين سيل بنيان كن را در سر چشمه متوقف كنيم و اين كابوس بيدار شده را از پيوستنه به حقيقت بازداريم ۰

اگر هنوز تا پرداختن به پرسش "گزينه هاى ما پس از حمله نظامى" چند نفسى فرصت داريم، مسئوليت تك تك ماست كه ان چند نفس را غنيمت شمريم و كارى كنيم ۰


برخيز كه پر كنيم پيمانه ز مى ، زان پيش كه پر كنند پيمانه ما