با كنار رفتن لاريجانى و امدن كسى مثل جليلى به جاى وى ، بى اختيار به ياد عكسى افتادم كه كسى تيتر كرده بود، "زندگى بدتر از اين هم ميتواند بشود!" ۰ محتواي ان عكس را اگر ميدانيد كه خوب، و اگر نه بگذاريد فعلا صحبت نكنيم ازش . مثل هر اتفاق مهم ديگرى در صحنه سياسى امروز ايران، آن رفتن و اين آمدن جنبه هاى فراوان، پيچيده ، نامرئى و اغلب غير قابل پيشگوئى دارد كه به هر حال تا مدتى تحليل گر ها را مشغول نگه خواهد داشت ، اما چند نكته از اين داستان مستقيم چشم را ميگيرند ، كه شايسته ذكراست۰
اولين نكته مهم اين داستان شايد اين باشد كه قطار هسته اي ايران در تلاطم است . و براى قطارى كه ترمزش را كنده و به دور انداخته اند و با سرعت مضاعف در سراشيب تاريخ ميراند ، تلاطم و بحرانى در اين حد نشان از وضعيتى بسيار خطرناك ميتواند داشته باشد۰ بنا بر اين، اگرچه دلائل واقعى اين تبديلات سريع و حيرت انگيز ، و نتيجه عملى اين تلاطم و تغيير را تنها زمان ميتواند نشان دهد، اما زنگهاى خطر بى شك در گوش هر بيننده دلسوزى بايد به صدا در آيد ۰
يكى از اولين سئوالاتى كه اغلب ناظران در اين قضيه از خود ميپرسند ان است كه ايا حذف لاريجانى را بايست به معنى حذف يا تضعيف نفوذ رهبرى در هدايت قطار اتمى دانست يا خير . حقيقت ان است كه از همان روزى كه احمدى نژاد اعلام كرد ترمزهاى قطار را به دور انداخته است ، برخى اين اظهار وى را در حكم اعلان آغاز كوچك يك كودتاى بزرگ در دل سيستم جمهورى اسلامى محسوب داشتند. شايد دور از واقعيت نباشد اگر اين جديد ترين برگ داستان سفر اتمى ايران را نيز به عنوان سر اغاز فصل جديدى از كودتاى مذكور خواند ، اگر چه در حال حاضر هنوز شواهد كافى براى اين چنين تحليلى در دسترس نيست .
از سوى ديگر، مرورى سريع بر گفتگوها و مصاحبه هاى گذشته اقاى سعيد جليلى ، جانشين لاريجانى ، نشانگر آن است كه از مشخصات آقاى جليلى محدود كردن كامل سخنان و برخوردهاى خويش به خطوط اصلى گفتمان رسمى دولت است۰ به عبارت ديگر، انچه در اغلب گفتگوها با وى به چشم ميخورد ان است كه اقاى جليلى تا ان حد در كنار گذاشتن افكار و ديدگاههاى شخصى خود از اظهاراتش مصر و موفق است كه سخنان وى اغلب شبيهند به پيغام هائى كه از قبل ضبط شده اند و انگار در مقابل سئوال هاى مختلف، وظيفه اصلى ايشان ان بوده كه پيغام مناسب را بيابد و دكمه شروع ان را بفشارد۰ نكته قابل اعتناى ديگر انست كه متاسفانه از شواهد امر و روند دوسال گذشته رياست اقاى احمدى نژاد نيز ميتوان به راحتى اين تعبير را برگرفت كه شايد دليل اصلى انتخاب جليلى به جاى لاريجانى همين صفت تسليم محض باشد . واضح است كه در اينصورت ميتوان انتظار داشت كه مسائل اساسى جديدى گريبانگير ديناميزم ديپلماسى حساس هسته اي ايران گردند . براى عبور موفقيت اميز از بحران هائى در حد بحران بين المللى كه امروز ايران به يمن سياستهاى تك منظوره اقاى احمدى نژاد با ان روبروميباشد ، ماشين ديپلماسى ايران به جاى پيغام گيرهاى اتوماتيك نياز به افرادى دارد كه بتوانند با استفاده از هوش و موقع بينى خود انعطاف لازم را براى مانور هاى تاكتيكى و شبه-تغيير هاى موضعى در حين معامله داشته باشند ۰ اگرچه شايد اقاى جليلى كانديداى بسيار مناسبى براى گوش فرا دادن و اجراى دقيق خواسته هاى اقاى احمدى نژاد باشد ، متاسفانه اين صفات از وى الزاما ديپلمات موفقى نميسازند، اما مناسبات اتمى ترمز بريده ايران امروز بيش از هر زمان به ديپلماتى قوى و موفق احتياج دارد۰،
چنين به نظر ميرسد كه در تلاش خود براى كنترل از راه دور ديپلماسى هسته اي كشور ، اقاى احمدى نژاد كابوس بريده شدن فرمان اين قطار بى ترمز را نيز بر دغدغه هاى دلسوزان افزوده است